وقتی کودکتوفانی میشود… قصهای از پشت پردهی خشم
لیلا میگوید:
«پسرم، آرین، وقتی عصبانی میشه، همهجا رو بههم میریزه. اسباببازیهاشو پرت میکنه، داد میزنه، گاهی حتی به خودش صدمه میزنه. بارها فکر کردم نکنه یه مشکلی داره… یا من مادر خوبی نیستم؟»
و این، داستان خیلی از ماست.
نه فقط یک کودک پرخاشگر،
بلکه کودکی با دنیایی از احساسات تلنبار شده…
و مادری که نمیداند چطور این کوه آتشفشان کوچک را آرام کند.
خشم کودک، صدای خاموش یک نیاز است
کودکان هنوز واژههای کافی ندارند؛
نه برای گفتنِ اینکه خستهاند، نه برای گفتنِ اینکه دلشان گرفته، و نه حتی برای اینکه بگویند "من دوست دارم بیشتر دیده شوم".
پس زبان دیگری را انتخاب میکنند: گریه، فریاد، شکستن، دویدن، پرت کردن…
و ما، اگر فقط به ظاهر رفتار بچهها خیره بمانیم، آن پیام درونی را نمیشنویم.
پشت هر رفتار چالشی، یک احساس سرکوبشده نهفته است
بیایید یک قدم عقبتر برویم.
بپرسیم:
امروز چه چیزی کودک ما را آزار داد؟
آیا نیاز به توجه، بازی، درک شدن یا حتی خواب بیشتر دارد؟
آیا خودش را گم کرده در دنیایی پر از قانون و نبایدها؟
چند گام عاشقانه برای آرامسازی طوفان کودکانه
۱. در آغوش بگیر، حتی اگر فریاد میزند
آغوش، پیام بیکلام «امنیت» است. کودک شاید خودش نداند، اما به آن نیاز دارد.
۲. بعد از طوفان، چراغ گفتوگو را روشن کن
زمانی که آرام شد، کنارش بنشین و بپرس: «چی اذیتت کرد؟ دلت چی میخواست بهم بگی؟»
۳. برای احساساتش اسم بگذار
بگو: «فکر کنم خیلی عصبانی شدی چون نتونستی اون اسباببازی رو داشته باشی، درسته؟»
۴. رفتار را اصلاح کن، نه شخصیت را
بگو: «ما چیزی رو پرت نمیکنیم. ولی میفهمم که خیلی ناراحت شدی.»
۵. راههای تخلیه هیجان را یادش بده
مثل نقاشی، پریدن، دویدن، مشتزدن به بالش، فریاد توی فضای باز…
خشم، وقتی مسیر سالمیپیدا کند، دیگر زخمیبه جا نمیگذارد.
و مهمتر از همه… خودت را سرزنش نکن!
هیچ پدر یا مادری "کامل" نیست.
اما "در حال یادگیری بودن" یعنی تو پدر یا مادر ارزشمندی هستی.
اگر کودک تو امروز فریاد زد،
بهجای اینکه فکر کنی باختهای،
با خودت بگو:
"امروز فرصتیه برای شناخت بیشترِ فرزندم."
اگر نیاز به همقدمیداشتی، من کنارت هستم.
مشاور کودک و والدین: پراوه طاهری
شماره تماس: ۰۹۱۸۹۲۸۲۶۱۰
پیج اینستاگرام: paraveh.ravankav